ارائه آمار طلاق را به عنوان یک هشدار جدی بگیریم
ماهنامه احوال
ماهنامه سراسری سیاسی - فرهنگی
شماره 8 / فروردین ماه 1396 / مارس 2017 / صفحات 20 و 21




ارائه آمارهای طلاق را به عنوان یک هشدار جدی بگیریم
آسیب های اجتماعی نه در کشور ایران بلکه در تمام دنیا یکی از مباحث پر چالش جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت است.درگذشته و در جوامع سنتی آسیب های اجتماعی کمتر به چشم می خورد زیرا وظیفه نهاد های مدنی بخصوص افرادی مثل کدخدا و ریش سفید ها در هر روستایی این بود که با گردهمایی های خانگی تلاش کنند مشکلات کوچک و بزرگ جامعه سنتی خود را به روش های سنتی حل و فصل نمایند.
با توجه به این نکته بسیار مهم که جوامع، اغلب بسیار کوچک و در حد یک دهکده یا شهرستان بود و جمعیت موجود از فرهنگ آن جامعه و قوانین نانوشته اما قابل احترام آن پیروی می کردند.هرچه جوامع بزرگتر و پیشرفته تر شد مسائل آن نیز پیچیده تر و آسیب های اجتماعی آن نیز افزایش یافت .
این آسیب های اجتماعی در جوامع در حال پیشرفت عمیق تر و خطرناکتر به نظر می رسد زیرا جامعه ای مثل ایران توانایی درک این آسیب های اجتماعی را نسبت به فرهنگ اصیل خود ندارد. اما جوامع پیشرفته یا اروپایی این آسیب ها را برای خود حل نموده و آن را بخش جدایی ناپذیری از یک زندگی مدرن می دانند.
برای مثال: طلاق که در فرهنگ بومی ایران یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی محسوب می شود در کشورهای اروپایی یک مساله کاملا حل شده و عادی به نظر می آید و بخش غیرقابل گسست این نوع فرهنگ هاست.
در جامعه اصیل ایران همچنان ازدواج و پایداری به اصل و هویت آن یکی از مهمترین و بنیادی ترین شکل تعریف شده برای یک خانواده است و تلاش همه نهادهای مدنی و مسوولان کشوری و فرهنگ سازان در جامعه حفظ این بنیاد است.
اما متاسفانه به تازگی طلاق دیگر، مثل گذشته یک ناهنجاری در جامعه ما محسوب نمی شود و به شدت گذشته با فشارهای بیرونی از طرف خانواده ، بستگان حتی جامعه روبرو نیست و قوانین طلاق نیز روزبه روز آسان تر و قابل دسترس تر می گردد.
از همه مهمتر اینکه کارشناسان این رشته با ارائه مقالاتی که در آن به بررسی وضعیت و علت های طلاق می پردازند دائما آمارهای روبه رشد طلاق را به جامعه ارائه می دهند و این آمارها را به علت های طلاق ازجمله تغییر باورهای اجتماعی،شناخت زنان نسبت به قوانین حقوقی ، دخالت خانواده ها،نبود تفاهم، نداشتن شناخت کافی نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج ، شرایط اقتصادی که اغلب مربوط به ناتوانی مردان در ارائه تسهیلات کافی به خانواده ،افزایش روز افزون بیکاری و تورم نسبت می دهند.
چنین آمارهایی به طور کلی با شرایط فرهنگی ما جامعه را رو به انحطاط برده وما را با انحرافات اخلاقی روبرو نموده و باعث تاثیرات مخربی روی فرایند شکل گیری بهتر تصمیمات در مورد طلاق و ترقی آن در جامعه می گردد. زیرا اولین و با ارزش ترین عنصر نگهدارنده یک خانواده اخلاق است و آنجا که بی اخلاقی و حریم شکنی و حیا و تواضع از بین می رود همه چیز غیرقابل تحمل تر از قبل شده و تازیانه ای می شود بر جان خانواده ها و ویران کننده و افسارگسیخته به شیب طلاق حرکتی تندتر می بخشد.
لذا به عقیده نگارنده اگر چه طلاق به عنوان مهمترین آسیب اجتماعی کشورمان همچنان باید در صدر مسائل پژوهشی و تحقیقی کالبدشکافی گردد و تا می توان دلایل آن بررسی و به کمک نهادهای مدنی از عمیق تر شدن بسترهای آن جلو گیری شود. نبایست فراموش کرد که ارائه دائمی آمارهای رو به رشد طلاق در جامعه، خود، بر پیکره استحکام خانواده ها ضربات تاثیرگذار منفی و مخربی وارد خواهد نمود. بدنه خانواده ها را پوسیده خواهد کرد و به هر شخصی چه زن و چه مرد بدون در نظر گرفتن عواقب طلاق که اغلب دامنگیر فرزندان طلاق می گردد اجازه می دهد تا با شانه خالی کردن از زیر مسوولیت های خانوادگی ، اخلاقی و اجتماعی، طلاق را شیوع دهند و به صورت یک اپیدمی به جامعه تزریق کنند.
در گذشته نیز مردم سرزمین ما با مشکلاتی مشابه در خانواده ها مانند بیکاری ،عدم تفاهم ، دخالت خانواده، شرایط نامناسب مقطعی اقتصادی و توقعات کم و بیش غیرمنطقی زنان و مردان خانواده های سنتی روبرو بوده ایم. اما فرهنگ اصیلمان که ما را به صبر، بردباری ، احترام و اخلاق دعوت می کرده است مانع از این می شده که آخرین راهکار در یک پیوند زناشویی که آن را طلاق عنوان نموده اند به اولین راهکار مبدل گردد و شاید بخش مهمی از این پدیده ی شوم اجتماعی بی ملاحظه گی ما در ارائه آمارهای طلاق و مقایسه آن نسبت به آمارهای آن در گذشته است.
ضمن اینکه ما کمتر به این مساله مهم پرداخته ایم که هیچ وقت این آمارها نسب به جمعیت گذشته با امروز مقایسه نمی شود.چنانچه این مقایسه اتفاق بیفتد، مسلما اگرآمارهای طلاق نسبت به جمعیت امروزبا50 یا 100 سال گذشته مقایسه شود، یک آمار عادلانه ارائه خواهد شد.
زیرا هنوز هم زنان این جامعه سهم بزرگی در فرهنگ سازی و تربیت کودکان و مردان و زنان فردای ایران دارند و شکوه این باور بزرگ نباید توسط این آمارها خدشه دار و اغلب زنان ما به عدم صبوری و بالارفتن توقعاتشان متهم گردند.
ما نیز امیدواریم با وجود شیوع نگران کننده طلاق در جامعه،که این جامعه را به سمت تقلید از زندگی غرب پیش می برد زندگی و روابط زناشویی در ایران با تلاش صاحب نظران ، محققین و پژوهشگران مسائل و آسیب های اجتماعی ، نهادهای مدنی و مسوولان دولتی ، با ارائه طرح ها و ایده های تازه که هم جامعه را به سمت نوع شدن و پیشرفت پیش می برد و هم از بحران هایی که عوامل اصلی طلاق در یک جامعه هستند دور نگه می دارد می توانند بر روی استحکام فرهنگی منطبق با اخلاق در جوامع سنتی که مستحکم ترین بخش جامعه را خانواده عنوان می نموده کارهای تازه انجام داده و به بازسازی و بازپروری فرهنگ خانواده و انتخاب طلاق به عنوان آخرین راه فکر کنند و از ارائه آمارهایی که بیشتر مواقع دقیق و علمی هم نیست جلوگیری نمایند.
دکتر مهرناز آزاد
پژوهشگر مسائل اجتماعی